زشتى تملق

ازیادداشت هاى
شادروان اصغرروزبهى
نقل است؛ “شاه عباس صفوی” بزرگان  کشور را به ضیافت شاهانه میهمان کرد،  پس از صرف نهار  به طور خصوصى دستور داد تا درسرقلیان­ها بجای تنباکو، ازسرگین اسب استفاده وپذیرایى  نمایند. میهمان­ها مشغول کشیدن قلیان شدند! ودود و بوی پهنِ اسب فضا را پر کرد، اما رجال – از بیم ناراحتی‌ شاه – پشت سر هم بر نی قلیان پُک عمیق زده و با احساس رضایت دودش را هوا می دادند! گویی در عمرشان، تنباکویی به آن خوبی‌ نکشیده اند!
شاه رو به آنها کرده و گفت: «سرقلیان­ها با بهترین تنباکو چاق (آماده )  شده اند، آن را حاکم همدان برایمان فرستاده است »
همه از تنباکو و عطر دلپذیر آن تعریف کرده و گفتند:« براستی تنباکویی بهتر از این نمی‌توان یافت»
شاه به رئیس نگهبانان دربار – که پک‌های بسیار عمیقی به قلیان می­زد- گفت: « تنباکویش چطور است ؟ گفت:«به سر مرشد اعظم قسم،( شاه رااین گونه خطاب مى کردند) پنجاه سال است که قلیان می‌کشم، اما تنباکویی به این عطر و مزه ندیده­ام!»
شاه با تحقیر به آنها نگاهی‌ کرد و گفت: « مرده شوی تان ببرد که بخاطر حفظ  پست و مقام، حاضرید بجای تنباکو، پِهِن اسب بکشید و بَه‌‌‌ بَه‌‌‌‌‌‌ و چَه چَه کنید! ودر حالیکه درس خوبى به آنان داده بود مجلس راترک کرد
این نوشته در خواندنیها ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.