مردباش ، همین !

 

image
شاید بعضی مردهای قدیمی، خیلی از مردهای امروزی را مرد ندانند! دلیل شان هم این است که مردهای امروزی اقتدار مردهای قدیمی را ندارند. احتمالا شما هم شنیده اید که در گذشته حرف اول و آخر را در خانواده، مردها یا پدرها می زدند و خانم ها هم اطاعت پذیری بیشتری از شوهرهایشان داشتند و اصلا معتقد بودند که حرف، حرف شوهرشان است، اما اگر نیم نگاهی به سبک زندگی مردان امروزی بیندازید، احتمالا با مردهایی مواجه می شوید که ۱۸۰ درجه با مردهای قدیمی فرق دارند. این مردها به دلایل مختلف، نیاز به اقتدار و مردانگی را که در فطرت شان است نادیده گرفته اند و سکان زندگی شان را تمام و کمال به همسران شان سپرده اند. با این حال و اگر شما هم درباره لازم یا لازم نبودن اقتدار مردان در خانواده ابهاماتی دارید، توصیه می شود که مطالعه ادامه این مطلب را از دست ندهید.

مردانگی و اقتدار یعنی چی؟
مردانگی با ویژگی هایی همچون خردمندی و آثار آن یعنی شکیبایی، بردباری، دوراندیشی، خویشتن داری و توان حل مسائل زندگی شناخته می شود. برخوردهای احساسی، بدون اندیشه سخن گفتن، ناتوانی در مهار وسوسه ها، شکنندگی در مشکلات، تن آسایی و خانه گزینی، پرخاشگری و… عزت و اقتدار مرد را در چشم و دل همسر و فرزندانش از بین می برد. زن با حفظ حرمت و اقتدار مرد، می تواند خوشبختی را در زندگی مشترک شان تضمین کند.

باید این نکته را در نظر داشت که هر حرکتی یا تصمیمی که به اقتدار مرد لطمه بزند و او را تضعیف کند، به تضعیف خانواده خواهد انجامید که باید با آگاهی از این رفتارها، پرهیز کرد.

بی توجهی به نیاز فطری مرد
تصمیم گیری درباره این که آیا زن باید در خانواده حرف آخر را بزند یا مرد، باعث ایجاد جنگ قدرت در بعضی خانواده ها شده است. در این بحث و جدل ها تخریب شخصیت طرف مقابل و بی توجهی به نیازهای فطری او به دلیل ناآگاهی و آشنا نبودن با روان شناسی مرد و زن که باعث تنش های جدی بین زن و شوهرها می شود، به راحتی قابل مشاهده است. در خانواده های بالنده، پدر یا مرد باید در جایگاه خود و نقش هایی که به وی قدرت می دهد ایفای وظیفه کند چون مردها به احساس اقتدار نیاز دارند همان گونه که خانم ها به مهر و مورد محبت قرار گرفتن نیاز دارند. حال اگر نقش اقتدار از مرد سلب شود و در اختیار زن قرار گیرد، نتیجه این جابه جایی نقش ها که متناسب با فطرت مرد و زن نیست مشکل جدی در کارکرد خانواده ایجاد خواهد کرد که متاسفانه به خصوص در شروع زندگی مشترک کمتر به آن توجه می شود.

اقتدار نیاز فطری مرد است
توجه داشته باشید که اگر مرد مسئول خانواده است و گاهی باید حرف آخر را بزند به خاطر ویژگی های جسمانی، توانمندی های بدنی و ویژگی های روحی اوست. کارهای سخت برای مردها راحت تر است و دادن این مسئولیت ها به مردها به خاطر ساختار جسمانی و روحی آن هاست. در واقع این مسئولیت افتخاری برای مرد نیست بلکه یک وظیفه است و کار سختی هم است.

بنابراین مردها نباید به این نیاز فطری شان بی توجه باشند و بار همه تصمیم گیری های زندگی مشترک شان را به دوش همسرشان بیندازند چراکه بعد از مدتی به دلیل ندادن پاسخ مناسب به این نیاز، دچار مشکلات روحی و روانی خواهند شد.

با این حال، خانم ها هم باید این مسئولیت شوهرشان را بپذیرند زیرا با پذیرفتن آن، کار راحت تر می شود. خانمی که این مسئولیت مرد را نمی پذیرد، با اقتدار در مقابل مرد می ایستد و از او تمکین نمی کند و مرد هم مقابله به مثل می کند و سرانجام خوبی برای آن زندگی ترسیم نمی شود.

اقتدار با محبت کامل می شود
یک مرد باید هم اهل محبت باشد و هم اهل اقتدار. چراکه اقتدار در مقابل محبت نیست. اقتدار مرد باعث می شود او در انجام کارهایش برای امرار معاش و مدیریت پول، حضور در اجتماع و سر و کله زدن با دیگران موفق تر عمل کند.

پس مرد باید اقتدار داشته باشد و از این احساس مردانه برخوردار باشد و اگر این اقتدار را نداشته باشد نمی تواند در کارش موفق باشد. با این حال، داشتن اقتدار و ابراز محبت به همسر و خانواده تضادی با یکدیگر ندارند بلکه به مقبولیت اقتدار مرد در خانواده هم کمک خواهد کرد.

راهکارهای حفظ و ارتقای اقتدار مرد
جالب است بدانید که زن ها اقتدار شوهرشان را دوست دارند و به معنای حقیقی کلمه در زندگی مشترک به دنبال تکیه گاه می گردند بنابراین اگر مردی بیش از حد وابسته به مادرش یا دهن بین باشد نمی تواند تکیه گاه خوبی برای همسرش باشد.

با این حال خانم ها هم باید اقتدار شوهرشان را حفظ و به این موضوع کمک کنند. بهترین راهکار برای رسیدن به این هدف، پذیرش مسئولیت مرد است. اگر می خواهید اقتدار مردتان را تثبیت کنید مسئولیت او را بپذیرید یعنی بپذیرید که حرف آخر را برای تصمیم گیری ها باید مرد بزند البته از سوی دیگر بهتر است مرد نیز با همسرش مشورت کند تا از مزیت همراهی او برخوردار شود. یکی دیگر از راهکارهای حفظ اقتدار شوهر، تحسین اوست. اگر شوهری مقتدر می خواهید باید بابت رفتارهای درست و اصولی، او را تشویق، تصدیق و تحسین کنید و به او بگویید که از حضورش در کنارتان بسیار خوشحال هستید. همچنین به طور مثال اگر شوهرتان برای ماموریت به شهر دیگری می رود، بعد از بازگشت به او بگویید: « شما که به مسافرت می روید، درها و پنجره ها را محکم می کنم و احساس آرامش نمی کنم و تازه می فهمم که احساس آرامشم را مدیون شما هستم.»

اقتدار با زورگویی فرق می کند
یک مرد مقتدر در خانواده باید نقش تکیه گاهی داشته باشد تا احساس کند همسر و فرزندانش به او تکیه کرده اند.

منظور از اقتدار، قلدری نیست ولی بعضی مردها به اشتباه فکر می کنند وقتی می گویند که مرد اقتدار دارد یعنی قلدری، سلطه جویی، زور گویی، داشتن دست بزن، لجبازی و رفتارهای شبیه به آن ها باید از او سر بزند در حالی که این گونه نیست. چنین مردهایی در خانه اعمال قدرت بی جا و خودرایی و تصور می کنند که شوهر و پدری مقتدر محسوب می شوند. بنابراین اگر مردی با مهربانی و صمیمیت مسئولیت های خودش را انجام بدهد و تصمیم بگیرد، زن به او تکیه می کند و چون به طور غریزی اقتدار مرد را دوست دارد، علاوه بر بیشتر شدن علاقه از شوهرش حمایت هم خواهد کرد که این ۲ عامل، موفقیت زندگی مشترک را تضمین خواهد کرد.

بر گرفته از روزنامه خراسان

نوشته عبدالحسین ترابیان کارشناس ارشد روانشناسى

این نوشته در خواندنیها ارسال و برچسب شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.