نشان دادن راه بهشت به مردم !

 

 کشیشى که تازه وارد شهر شده بود .

 از جوانى  پرسید : فرزندم !  کلیساى شهر کجاست ؟

 جوان  گفت: آخر همین خیابان ، به طرف چپ بپیچید ، آن جا گنبد کلیسا  را خواهید  دید.

 کشیش گفت :آفرین فرزند ! من هم اکنون در آنجا سخنرانی دارم ، تو میخواهی به سخنانم گوش دهی ؟

 جوان  پرسید : درباره چه چیزی صحبت خواهى کرد ، پدر  !؟

 کشیش گفت : می خواهم راه بهشت را به مردم نشان دهم.

 جوان خندید و گفت:شما پدر راه کلیسا را بلد نیستی  چگونه می خواهی راه بهشت را به مردم نشان دهید ! 

 

این نوشته در خواندنیها ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.