بایگانی ماهیانه: دسامبر 2017

یاد آر زشمع مرده ، یادآر

ای مرغ سحر! چو این شب تار بگذاشت ز سر سیاهکاری، وز نفحه ی روح بخش اسحار رفت از سر خفتگان خماری، بگشود گره ز زلف زرتار محبوبه ی نیلگون عماری، یزدان به کمال شد پدیدار و اهریمن زشتخو حصاری … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در هنر و ادبیات | دیدگاه‌ها برای یاد آر زشمع مرده ، یادآر بسته هستند

حکایتى از گذشتگان

تنى چند از روندگان متفق سیاحت بودند ، شریک رنج و راحت خواستم تا مرافقت کنم ، موافقت نکردند . گفتم از مکارم و اخلاق درویشان غریب و بعید است روى از مصاحبت مسکینان تافتن و فایده دریغ داشتن و … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در هنر و ادبیات | دیدگاه‌ها برای حکایتى از گذشتگان بسته هستند

جزیره نورالله کثیرى کجاست ؟

پس  از پایان جنگ جهانی دوم در سپتامبر سال ۱۹۴۵ میلادی و با ترک ارتش سرخ شوروی از خاک ایران تا دو سال بعد کم و بیش در مرزهای ایران و شوروی بین مرزبانان دو کشور در گیری رخ میداد … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در یاد گذشتگان | برچسب‌شده , | دیدگاه‌ها برای جزیره نورالله کثیرى کجاست ؟ بسته هستند

معجون آرامبخش !

“معجون آرام بخش” !! روزی انوشیروان از بزرگمهر خشمگین میشود و دستور میدهد او را در سیاهچال زنجیر کنند! چند روزی از این ماجرا گذشت. شاهنشاه فرمانبرانش را فرستاد تا جویای حال بزرگمهر شوند. زمانی که آنان به سیاهچال رسیدند، … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در خواندنیها | دیدگاه‌ها برای معجون آرامبخش ! بسته هستند

چگونه انرزى منفى دیگران را جذب نکنیم

❗️همه‌ی ما روزانه در معرض انرژی منفی دیگران قرار داریم. آیا راهی وجود دارد که بتوانیم انرژی منفی ذیگران را جذب نکنیم. ❗️هم‌دردی چیزی است که تمام انسان‌ها دارند. ما برای این کار انعطاف‌پذیری داریم. وقتی می‌بینید کسی آسیب می‌بیند … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در خواندنیها | دیدگاه‌ها برای چگونه انرزى منفى دیگران را جذب نکنیم بسته هستند