بایگانی ماهیانه: دسامبر 2017

مردى که براى خرش جلوى شاه را گرفت !

بازدید شاه از شهرک نوبنیاد پس از سیل ویرانگر قوچان شاه وقتی وارد شهرک شد .. همه چیز مرتب بود . خیابان ها آب پاشی جارو شده بود . همه اطرافیان در پشت سر شاه با فاصله گام بر می … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در خواندنیها | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای مردى که براى خرش جلوى شاه را گرفت ! بسته هستند

داستانى شگفت اما…هدفمند

  آورده‌اند که شخصی در راه حج در بّرّیه افتاد و تشنگی عظیم بر وی غالب شد . تا از دور، خیمه‌‌ای خرد و کهن دید.آنجا رفت.کنیزکی دید. آواز داد آن شخص که ” من مهمانم. المراد!” و آنجا فرود … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در دسته‌بندی نشده | دیدگاه‌ها برای داستانى شگفت اما…هدفمند بسته هستند

غزلى زیبا از شادروان شاطر عباس

مکن دریغ ز من ساقیا شراب امشب از آنکه ز آتش خود، گشته ام کباب امشب ز بس‌که شعله زند در دل من، آتش شوق ز آتش دل خویشم در التهاب امشب به خواب دیده ام آن چشم نیم خوابش … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در هنر و ادبیات | دیدگاه‌ها برای غزلى زیبا از شادروان شاطر عباس بسته هستند

من نمازم یک نماز بى ریاست

من نمازم یک نماز بی ریاست گفتگویی ساده آنهم با خداست قبله من کعبه وبتخانه نیست کعبه وبتخانه بهر من یکیست من خدایم در درون سینه است جایگاهش سینه ای بی کینه است تو به دنبال خدای خویش باش تا … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در هنر و ادبیات | دیدگاه‌ها برای من نمازم یک نماز بى ریاست بسته هستند