بایگانی برچسب: s

گر شوم گُم نمیشوم پیدا

آتش و آب و آبرو با هم. هر سه گشتند. در سفر. همراه. عهد کردند. هر یکى گم شد. با نشانى ز خود. شود پیدا. گفت آتش. به هر کجا دود است. میتوان یافتن. مرا آنجا. آب گفتا. نشان من … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در هنر و ادبیات | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای گر شوم گُم نمیشوم پیدا بسته هستند

آسودگى اگر طلبى جاى دیگر است

    ما را دلی بوَد که ز دنیای دیگر است ماییم جای دیگر و او جای دیگر است چشم جهانیان به تماشای رنگ و بوست جز چشم دل که محو تماشای دیگر است این نه صدف ز گوهر آزادگی … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در هنر و ادبیات | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای آسودگى اگر طلبى جاى دیگر است بسته هستند

یادِایامى که درگلشن فغانى داشتم

 یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم در میان لاله و گل ، آشیانی داشتم گردآن شمع طرب می سوختم پروانه وار پای آن سرو روان ، اشک روانی داشتم آتشم برجان ولی از شکوه لب خاموش بود عشق را … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در هنر و ادبیات | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای یادِایامى که درگلشن فغانى داشتم بسته هستند