بایگانی برچسب: s

داستانِ مسجدِ مهمان کُش

مسجدی بــُـد ، بر کنارِ شهرِ ری و به تجربه هیچکس شب را در آن مَسْجِد نمى خوابید مردمان ، بر سردر مسجد ، خطاب به مسافران بی خبر ، چُنین نوشتند : شب مخسپ اینجا اگر جان بایدت ورنه … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در هنر و ادبیات | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای داستانِ مسجدِ مهمان کُش بسته هستند