بایگانی برچسب: s

آنجا که باید گریست !

    بعد از ظهر خواستم چرتی بزنم که با صدای اره برقی از جای خود پریدم. صدا بسیار نزدیک بود. وقتی به پشت پنجره اتاق رسیدم، هفت نفر از مردان روستا را دیدم که گرد درخت کهنسال نزدیک محل … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در خواندنیها | برچسب‌شده , | دیدگاه‌ها برای آنجا که باید گریست ! بسته هستند