بایگانی برچسب: s

به دیده عشق نگریستن !

    پیر مردی بر قاطری نشسته بود و از بیابانی می گذشت، سالکی را دید که پیاده بود. پیر مرد گفت: ای مرد به کجا رهسپاری ؟ سالک گفت: به دهی که گویند مردمش خدا نشناسند و کینه و … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در هنر و ادبیات | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای به دیده عشق نگریستن ! بسته هستند