برگى ازتاریخ غرور آفرین

 هفتم تیر ماه ٩١٩ خورشیدی به پایتخت ایران در قزوین خبر رسید که همایون شاه امپراتور هند قصد پناهنده شدن به ایران را دارد.

همایون شاه گورکانى پادشاه هندوستان  که در جنگ با به فرماندهى از یک خان افغان شکست خورده بود و در دهلی هم معارضان و مخالفان فراوان داشت ترجیح داد که به ایران بیاید و پناهنده شود. شاه تهماسب در آن روزها آهنگ دیدار از زنجان را داشت که این خبر را دریافت کرد.
شاه تهماسب صفوى پس از ورود همایون شاه به قزوین، اورا به گرمى پذیرفت وسپاهی در اختیار او قرار داد و همایون شاه با کمک این سپاه، تاج و تخت از دست رفته خود را بازیافت و این امر به گسترش  نفوذ فرهنگی ایران در هند انجامید که بیش از دو قرن  (تا سلطه انگلیسی ها بر هند) ادامه داشت

 این پیکره و مینیاتور زیبا نشانگر میهمانی شاه تهماسب یکم صفوی و همایون شاه هندی است که به ایران پناهنده شده بود و اینک زینت بخش کاخ زیبای چهل ستون اصفهان است.


این پیکره و مینیاتور زیبا نشانگر میهمانی شاه تهماسب یکم صفوی و همایون شاه هندی است که به ایران پناهنده شده بود و اینک زینت بخش کاخ زیبای چهل ستون اصفهان است

دوران شهریارى این پادشاه صفوى بی گمان نشان گر یکی از پر رمز و راز ترین سالهای تاریخ ایران است..شاهی که داستان پر فراز و نشیب زمانه اش در پس درخشش شاه اسماعیل یکم و شاه عباس بزرگ چندان مورد کاوش و ارزیابی قرار نگرفته و چون انها شهرت نداشته است..اما پژوهشهای ژرف تاریخی و اسناد نشان می دهند که دوران زمامداری طولانی او را بایستی یکی از درخشان ترین دوره هاى تاریخى ایران زمین بدانیم

دوره ای پرخطر که یکپارچگی سرزمینی ایران زمین را تهدید میکرد و به همت او و دولتمردان و سپاهیان ایرانی پایدارماند و چندان گزندی ندید و این مهم جز به هوشمندی و توان بالای دیپلماسی کارگزاران ایرانى او بدست نمی آمد.. . دوره ای که مقتدر ترین و توانمند ترین سلطان دولت  عثمانی..” سلیمان قانونی ” در استانبول حکمرانی می کرد و تمامی اروپای شرقی و مرکزی و شمال آفریقا و دریای مدیترانه را در اختیار خود داشت و پادشاه فرانسه او را به یاری می طلبید و دیگر شاهان اروپایی از هیمنه سپاه عثمانی بر خودمی لرزیدند.در چنین زمانه ای بود که تهماسب، بر تخت سلطنت ایران زمین تکیه زد و به ناگاه با دشمنی این چنین و ازبکان روبرو شد و کمتر کسى گمان مى برد که ایرانیان بتوانند یکپارچگى سر زمین خود را پایدار دارند ……

ایرانیان توانستند در برابر دولت مقتدر عثمانى و سلطان پر آوازه اش سلیمان قانونی ، که نه تنها بخش بزرگی از اروپا را در اختیار داشت بلکه چشم به ایران و به ویژه نواحی باختری ان آذربایجان و اران و شروان و خوزستان دوخته بود ایستادگى نمایند وبا پیروزى هاى درخشانى روبرو شوند

سرداران بزرگ ایرانى ومردم دلیر واز جان گذشته آذربایجان دریافته بودند که با سلطان سلیمان نمی توان به شیوه ای رودر رو و کلاسیک به جنگ پرداخت..از این روی همانند اشکانیان به سیاست جنگ و گریز و نبرد چریکی و پارتیزانی روی آوردند و با تخریب ابادی ها سپاه بزرگ عثمانی را به بی آبی و بی غذایی مواجه ساخته و با جنگ های ناگهانی و چریکی صدمات بسیاری را بر سپاه سلیمان وارد کردند.پیمان آماسیه برای ایران و شاه تهماسب پیروزی درخشانی بود.او با پایداری سرسختانه خود که با تدبیر و هوشمندی و البته واقع بینی همراه بود توانست اراده خود را برای برقراری صلح میان دو کشور ،بر سلطان سلیمان قانونی مقتدر ترین پادشاه تاریخ ترکان عثمانی تحمیل کند و چهار یورش او را به خاک ایران به خوبی مدیریت و دفع نماید.او ضربه های مرگبار چهار بار یورش وحشیانه سلیمان را با لشکریان انبوه و توپخانه نیرومند تحمل کرد و در حمله های سوم و چهارم که با قتل عام مردمان تبریز و آذربایجان همگام بود توانست ضربه های سنگین تری را بر او وارد آورد.

مورخان اروپایی بر ان باورند که اگر ایران و پایداری تهماسب نبود تمامی اروپا به تصرف سپاه عثمانی در می آمد و تمدن اروپایى مرهون جانفشانى هاى ایرانیان است . هیچ یک از زمامداران اروپایی ان زمان مانند شارل پنجم و فردیناند که در تاریخ آلمان و اتریش به داشتن  قدرت و سپاه نیرومند و صلابت شهرت داشتند هرگز قادر نشدند به خاک اصلی عثمانی یورش برند و ایرانیان تنها نیرویی بودند که قادر شدند در دوران زمامداری سلیمان قانونی به داخل خاک عثمانی یورش برند و تا مسافت دوری از مرز ایران و عثمانی و تا ارزنجان و ترابوزان را مورد تاخت و تاز قرار دهند وترکان عثمانى را دچار سرافکندگى وذلت نمایند و برگ زرین دیگرى از خود بجاى بگذارد که نشان می دهد یکپارچگی سرزمین ایران،  پر ارج تر و ریشه دار تر از آن است که بسادگی از میان رود و آسیب بیند.

این نوشته در خواندنیها, دسته‌بندی نشده ارسال و برچسب شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.