دربدترین وضعیت فرصتِ فرار از دعوا وجوددارد

 

image

 نوشته  : مارى هارت ول واکر
برگردان  : امیرداربى

بعضی ها این ایده‌ی عجیب را دارند که‌: هیچوقت دلیلی برای دعوا با همسر وجود ندارد!

متهم کردن، ترور شخصیت، مسخره کردن، فحاشی… به رابطه ی ما صدمه جدی مى زند. لازم نیست یکی قربانی باشد و دیگری ستمکار. هروقت داد می‌زنیم، مطمئن باشیم که حرفمان را کسی نمی‌شنود. در بدترین وضعیت هم فرصت برای فرار از دعوا وجود دارد… .

از طرف دیگر، هیچ زوجی، هر چقدرهم که برای همدیگر ساخته شده باشند، در مورد همه چیز با هم توافق ندارند (در واقع اگر همیشه با هم موافق باشند، زندگی خیلی خسته کننده می‌شود). زن و شوهر باید بتوانند با این تفاوت‌ها روبرو شوند و فرصتی برای انتقاد سازنده داشته باشند. باید همیشه راهی برای ابراز عقیده و مخالفت وجود داشته باشد. در ضمن باید موقعیتی برای ابراز نظرات و احساسات شدید نسبت به یک موضوع هم وجود داشته باشد (در عین اینکه همسرمان اصلاَ نمی تواند آن را بفهمد) بدون اینکه از طرف مقابل مورد قضاوت قرار بگیریم یا طرف مقابل را به عدم درک متهم کنیم!


یک رابطه سالم، به یاد گیری مهارت دعوای دوستانه نیاز دارد. دعوای دوستانه یعنی به مسائلی که برایمان مهم است بپردازیم. یعنی با احساس نسبت به طرف مقابل، در گیر مطالبی بشویم که نسبت به آنها احساسات داریم، بدون اینکه به احساسات یکدیگر صدمه بزنیم. این کار کمک می کند تا کمی از بخارات احساساتمان بکاهیم بدون اینکه آتش بگیریم! دعوای دوستانه، یعنی دعوا کنیم ولی کماکان با هم دوست باشیم.

زوجهایی که بالغ هستند! و ارتباط سالمی با یکدیگر دارند، ‌کم کم به این مهارت دست پیدا می کنند. بعضی هم این شانس را دارند که این مهارت را از پدر و مادرشان یاد می‌گیرند. بعضی هم به علت خاطرات ناراحت کننده‌ی خانوادگی یا الگوی بد در خانواده، مدتها دچار مشکل رفتاری و روانی در موقع اختلاف نظر هستند. بسیاری هم به تدریج و به علت حسن نیت و محافظت از زندگی خانوادگی، دعوای دوستانه را یاد می‌گیرند. این زوج ها حتی زمانی که اختلافاتشان در حد ناامیدکننده و ناراحت کننده‌ای پیش می‌روند هم در کنار هم می‌مانند و از یکدیگر مراقبت می‌کنند. در نتیجه به قواعد نانوشته‌ای دست پیدا می‌کنند که به طرز شگفت انگیزی شبیه به هم هستند.

 

تعدادی از این قواعد که باعث تقویت ارتباط ما می‌شوند به شرح زیر است:

ده قانون دعوای دوستانه یا چگونه یک دعوا، بنیان زندگی زناشوئی ما را محکم تر می‌کند

(به جای اینکه به آن صدمه بزند).

۱ – از اختلاف نظر استقبال کنیم. دلیلی برای ترس وجود ندارد. اختلاف نظر کاملاَ طبیعی است و در واقع نشانه سلامت است. اختلاف و تفاوت بین شما، یعنی جایی که شما می‌توانید از یکدیگر چیزهایی را یاد بگیرید. این برخورد به ما نشان می‌دهد که چه موقع و کجا می‌توانیم و بایستی رشد کنیم.

۲ – موضوع را پی گیری کنید نه همدیگر را‌: یک دعوای دوستانه فقط به موضوع می‌پردازد. هیچیک از طرفین نباید به شخصیت دیگری بی‌احترامی کند یا به دیگری انگ بزند. خود همان مشکلی که به وجود آمده، کافی است. با صدمه زدن به احساسات طرف مقابل، مشکلی به مشکلات موجود اضافه نکنید.

۳ – با احترام به حرفش گوش دهید: وقتی که فردی به شدت نسبت به موضوعی حساس است،‌ انصاف این است که حداقل به حرفهایش خوب گوش بدهیم. حق نداریم که تا پایان حرفهایش، نظر خودمان را بگوئیم. به خصوص نباید بگوئیم که او نباید این احساس را داشته باشد. در حقیقت با این روش به طرف مقابل نشان داده‌ایم که شدت احساس او را فهمیده‌ایم حتی اگر خود موضوع را نفهمیده باشیم!

۴ – به آرامی صحبت کنید: هر چقدر بلندتر حرف بزنیم، احتمال شنیده شدن حرفمان کمتر می شود. لازم نیست با همان شدتی که همسرمان داد می‌زند، حرف بزنیم. به هر میزان که صدایمان را پائین‌تر بیاوریم، احتمال اینکه به جای واکنش به سروصدا، به موضوع بپردازیم، بیشتر می‌شود.

۵ – به جای دفاع کردن، کنجکاو باشید: دفاع از خودمان، حال به هر ترتیبی که باشد، به دعوا حالت دیگری می‌دهد. حال چه اینکار، بی‌گناه و قربانی جلوه دادن خودمان باشد،‌ چه مثل بازی شطرنج، هیچ فرقی نمی‌کند. در عوض این کار، جویای اطلاعات، جزئیات و مثالهای بیشتری باشید. معمولا همیشه یک دلیل درستی برای شکایت همسرمان وجود دارد. وقتی شما با اعتراض همسرتان با کنجکاوی برخورد می‌کنید، برای تفاهم و درک جایی باقی می‌گذارید.

۶ – دقیق، واضح و مشخص صحبت کنید: جملات کلی که شامل همیشه، هیچوقت واز این قبیل باشد، نتیجه نمی‌دهد و حقیقت هم ندارد. وقتی همسرمان از چیزی گله دارد، از او بخواهیم بجای کلمات کلی، مثال بیاورد. خودمان هم در این مواقع، مثالهایی واقعی مرتبط به موضوع داشته باشیم، بعد دعوا را شروع کنیم.

۷ – نقاط مشترک و مورد توافق را پیدا کنیم‌: در هر موضوع مورد اختلاف، همیشه یک موضوع مورد توافق وجود دارد، حتی اگر فقط این باشد که: «ما در این موضوع با هم توافق نداریم!»

۸ – به دنبال راه حل باشید: دعوا وقتی تمام می‌شود که همکاری شروع شود. وقتی به طور محترمانه‌ای از همسرمان می‌خواهیم که راه حلی را پیشنهاد کند، در حقیقت پیشنهاد دوستی داده ایم. دقت کامل به پیشنهاد طرف مقابل، نشانه احترام است. پیشنهاد جدید دادن برای حل موضوع، نشان می دهد که شما هم صادقانه به دنبال تغییر هستید.

۹ – به او امتیاز بدهید : اگر شما در یک مورد حتی کوچک، کوتاه بیائید، این امکان را به طرف مقابل می‌دهید که او هم به نوبه خود از موضع خود پائین بیاید. این امتیاز دادن همیشه بصورت نصف نصف نیست. گاهی ۶۰-۴۰ گاهی ۸۰-۲۰ می‌شود. فراموش نکنیم که موضوع امتیازگیری در بین نیست. موضوع یافتن راه حلی است که برای هر دو نفرمان قابل اجرا باشد.

۱۰ – صلح برقرار کنید: یکی از دوستان من که ۶۸ سال است ازدواج کرده است، می‌گوید با همسرش در همان ابتدای ازدواج، قرار گذاشتند که هیچوقت عصبانی به رختخواب نروند. آنها با هم توافق کرده بودند که ارتباطشان مهمتر از پیروز شدن در یک دعوا است. این یعنی گاهی لازم می‌شود مدت زیادی بیدار بمانیم تا به یک راه حل مناسب برسیم. یا گاهی به این نتیجه برسیم که موضوع آنقدر اهمیت ندارد که خوابمان را به خاطر آن بهم بزنیم. آنها در دعواهایشان همیشه گذشت و اعلام صلح را فراموش نکرده‌اند و بعد از گذشت ۶۸ سال، ‌حتی با وجود مشاجراتی که در یک زندگی مشترک، اجتناب ناپذیر است ،هنوز هم عاشق یکدیگر هستند.

این نوشته در خواندنیها ارسال و برچسب شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.