من نمازم یک نماز بى ریاست

من نمازم یک نماز بی ریاست
گفتگویی ساده آنهم با خداست
قبله من کعبه وبتخانه نیست
کعبه وبتخانه بهر من یکیست
من خدایم در درون سینه است
جایگاهش سینه ای بی کینه است
تو به دنبال خدای خویش باش
تا توانی در پی تشویش باش
تو به دنبال پری و حور باش
فکر قبر و هم فشار گور باش
من به فکر یک خدای عاشقم
عشق می ورزم به او ، بر خالقم
کی دهد خالق به مخلوقش عذاب
کار او باشد اگر روی حساب
الغرض تا زنده ام باشم حبیب
از عذاب آخرت هم بی نصیب

ابوالفضل حبیبیان( حبیب )

 

 

این نوشته در هنر و ادبیات ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.