بایگانی دسته: هنر و ادبیات

پیدایش آتش درباور باستانى

نخستین بار آدمیان بایافتن آتش بر تاریکی شب چیره شدند. آتش افزون بر گرم کردن، سبب روشنائی اطراف می‌شد از آن پس بشر برای غلبه بر تاریکی به افروختن آتش پرداخت. در شاهنامه فردوسى، پیدایش آتش به زمان پادشاهی هوشنگ … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در هنر و ادبیات | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای پیدایش آتش درباور باستانى بسته هستند

نمى خواهم بمیرم ، باکه باید گفت !

  نمى خواهم بمیرم، با که باید گفت؟ کجا باید صدا سر داد؟ در زیر کدامین آسمان، روى کدامین کوه؟ که در ذرات هستی رَه بَرَد توفان این اندوه که از افلاک عالم بگذرد پژواک این فریاد! کجا باید صدا … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در هنر و ادبیات | دیدگاه‌ها برای نمى خواهم بمیرم ، باکه باید گفت ! بسته هستند

مى خواست یه چیزى بهم بگه !

     > ماهیمون هی میخواست > یه چیزی بهم بگه … > تا دهن شو وا می کرد > آب می رفت تو دهنش نمی تونست بگه > .دست کردم تو آکواریوم > درش آوردم . > شروع کرد … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در هنر و ادبیات | دیدگاه‌ها برای مى خواست یه چیزى بهم بگه ! بسته هستند

بادِ نوبهارى !

  چون است حال بستان ای باد نوبهاری   کز بلبلان برآمد فریاد بی‌قراری   ای گنج نوشدارو با خستگان نگه کن   مرهم به دست و ما را مجروح می‌گذاری   یا خلوتی برآور یا برقعی فروهل   ور … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در دسته‌بندی نشده, هنر و ادبیات | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای بادِ نوبهارى ! بسته هستند

قلبِ کوچکِ من !

  من قلب کوچولویی دارم؛ خیلی کوچولو؛ خیلی خیلی کوچولو. مادربزرگم می‌گوید: قلب آدم نباید خالی بماند. اگر خالی بماند، ‌مثل گلدان خالی زشت است و آدم را اذیت می‌کند.   برای همین هم، مدتی ست دارم فکر می‌کنم این … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در هنر و ادبیات | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای قلبِ کوچکِ من ! بسته هستند