چاره گرى وفریب در کارکرد اسفندیار ورستم

securedownload
اسفندیار  دربیشتر از  نبرد هاى  خود به  حیله روی می آورد  و با فریب هماورد  به پیروزی  دست می یابد . در  خوان  پنجم از هفت خوان  در  صندوقی  پنهان  میشود و  درخوان  سوم  نیز  جنگ با  اژدها  را از میان  صندوق آغاز  میکند. اسفندیار باور دارد که:

 به جایی فریب و به جایی نهیب 

گهی بـــرفراز و گهی درنشیب

اما رستم تنها درسه  جای به چاره گری دست  مى برد  و از آنهم  با آزرم  یاد میکند، زیرا این رفتارراه وروش او نیست . راه او جنگیدن روبه رو است  :

سوی چاره گشتم ز بیچاره گی 

ندادم بدو ســـــــر به یکباره گی

 سه مورد فریب وچاره گرى از رستم در سراسر شاهنامه سراغ داریم

 یکی در نبرد با اسفندیار است ، که ازسیمرغ و چوب گز کمک میگیرد و اسفندیار آن کار را چاره گری و نیرنگ و آموزش زال مینامد :

 بدیـن چوب شد  روز گارم بسر 

ز سیمرغ و از رستم چاره گر

فسونها ونیرنگ ها زال ساخت 

که این بند ورنگ ازجهان اوشناخت

 بار دیگردر نبرد با سهراب است ، آنجا که  سهراب رستم را بر زمین میزند و دست به خنجر میبرد تا سینه اش رابشکافد. رستم میگوید که رسم ما چنان است که پهلوان تنها دومین بار اگر چیره شد، دست به تیغ میبرد نه نخستین بار .

 سومین چاره گری رستم رفتن با لباس بازرگانان برای رهایی بیژن از سیاه چاه افراسیاب است .

به کردار بازارگانان شدن

فراوان به توران اندر بدن

در برخى از نسخه ها : ”  که اروند وبند جهان او شناخت ” 

 

این نوشته در خواندنیها ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.