بایگانی نویسنده: admin

این کوزه گر دهر چنین جامِ لطیف

این پرسش ابدیِ خیام که می‌گفت خیلی دوست دارم رودرروی خدا بایستم و دست به کمر از او بپرسم چرا “این کوزه‌گر دَهْر چنین جامِ لطیف / می‌سازد و باز بر زمین می‌زندش” را فقط اونایی که سنگ کلیه گرفتن … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در دسته‌بندی نشده | دیدگاه‌ها برای این کوزه گر دهر چنین جامِ لطیف بسته هستند

آینده مبهم ، اخلاق را در جامعه کاهش میدهد

در دهۀ ۱۹۶۰ تعدادی از روان‌شناسان اجتماعی فرانسوی با همکاری یک مؤسسۀ تحقیقاتی بزرگ، در اروپا یک مرکز شبانه روزی تأسیس کردند. در این مرکز، نوجوانان ۱۲ تا ۱۹سال آموزش می‌دیدند و زندگی می‌کردند. مدّت یک سال همه چیز به … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در دسته‌بندی نشده | دیدگاه‌ها برای آینده مبهم ، اخلاق را در جامعه کاهش میدهد بسته هستند

زنگ هایى که براى بیدارى آدمیان به صدا در آمدند

شش زنگی ﮐﻪ ﺑﺸﺮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺵ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﮐﺮﺩ: ﺍﻭﻟﯿﻦ زنگ ﺭﺍ ﮐﻮﭘﺮﻧﯿﮏ در ۱۵۵۰ میلادی ﻧﻮﺍﺧﺖ . ﺍﻭ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﺮﮐﺰ ﮐﺎﺋﻨﺎﺕ ﻧﯿﺴﺖ بلکه ﺳﯿﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﮐﻮﭼﮏ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮔﺮﺩ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻣﯽﮔﺮﺩﺩ. دومین … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در دسته‌بندی نشده | دیدگاه‌ها برای زنگ هایى که براى بیدارى آدمیان به صدا در آمدند بسته هستند

آن مرد از وجود مار در غار خبر نداشت !

آن مرد از وجود مار درون غار بیخبر است. آن زن هم از وجود سنگ روی مرد بیخبر است. زن با خودش فکر میکند که من در حال سقوط هستم، نمیتوانم بالا بروم چون مار دست مرا نیش زده. چرا … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در دسته‌بندی نشده | دیدگاه‌ها برای آن مرد از وجود مار در غار خبر نداشت ! بسته هستند

چشم هایم را بسته بودم !

مراسم عروسی بود پیرمردی در گوشه سالن تنها نشسته بود که داماد پیشش آمد و‌ گفت: سلام استاد آیا منو می‌شناسید. آموزگار بازنشسته جواب داد: خیر عزیزم فقط می‌دانم مهمان دعوتی از طرف داماد هستم. و داماد ضمن معرفی خود … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در دسته‌بندی نشده | دیدگاه‌ها برای چشم هایم را بسته بودم ! بسته هستند