بایگانی ماهیانه: آوریل 2016

نمى توانم ها را به خاک بسپارید !

یک خانم معلمی در آمریکا کاری کرد که اسم او در تمام کتاب های تربیتی و پرورشی چاپ شد. تمام دوستانی که در دانشگاه علوم تربیتی و روانشناسی تربیتی خوندن امکان ندارد که قضیه این خانم رو نخونده باشند. معلمی … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در خواندنیها | دیدگاه‌ها برای نمى توانم ها را به خاک بسپارید ! بسته هستند

صیادِ من بهار که فصل شکار نیست

ما عاشقیم و خوشتر از این کار کار نیست یعنی به کارهای دگر اعتبار نیست دانی بهشت چیست که داریم انتظار؟ جز ماهتاب و باده و آغوش یار نیست فصل بهار فصل جنون است و این سه ماه هر کس … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در هنر و ادبیات | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای صیادِ من بهار که فصل شکار نیست بسته هستند

من تا ته جهنم نرفتم !

ناصرالدین شاه در بازدید از اصفهان با کالسکه سلطنتی از میدان کهنه عبور می‌کرد که چشمش به ذغال‌فروشی افتاد. مرد ذغال‌فروش فقط یک شلوارک به پا داشت و مشغول جدا کردن ذغال از خاکه ذغال‌ها بود و در نتیجه گرد … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در خواندنیها | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای من تا ته جهنم نرفتم ! بسته هستند

به دار آویختنِ فیل

مری نام فیلی است که در۱۳ سپتامبر ۱۹۱۶ با نام مری وحشی شناخته و به دار آویخته شده است. اویک فیل آسیایی پنج تنی بود که در سیرک نمایش اجرا می‌کرد و تنها فیلی است که در طول تاریخ به … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در خواندنیها | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای به دار آویختنِ فیل بسته هستند

گر شوم گُم نمیشوم پیدا

آتش و آب و آبرو با هم. هر سه گشتند. در سفر. همراه. عهد کردند. هر یکى گم شد. با نشانى ز خود. شود پیدا. گفت آتش. به هر کجا دود است. میتوان یافتن. مرا آنجا. آب گفتا. نشان من … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در هنر و ادبیات | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای گر شوم گُم نمیشوم پیدا بسته هستند